-
کجایی....
شنبه 20 اسفندماه سال 1390 19:10
سلام به همه مخصوصا به اونی که میدونه بیشتر از همه توی دنیا دوسش دارم.. به زینب عزیزم..... اگه میخای حال این روزهای من رو بدونی این آهنگ رو دانلود کن و گوش کن : برای دانلود روی آدرس زیر کلیک کنید: http://s1.picofile.com/file/7324801933/Ehsan_Khajeh_Amiri_Kojaei.mp3.html باز یه بغضی گلومو گرفته / باز همون حس دردِ جدایی...
-
تـو آهـنگی...
پنجشنبه 20 بهمنماه سال 1390 20:20
تن تـو آهـنگی است و تـن من کلمه ای است که در آن می نـشیند تا نـغمه ای در وجود آیـد سروده ی که تـداوم را می تـپد در نگاهت همه ی مهـربـانی هاست: قـاصدی که زنـدگی را خبر می دهد. و در سکـوتـت همه صداها فـریـادی که بـودن را تـجربـه می کـند. ((احمد شاملو))
-
زیباترین قسم..
سهشنبه 4 بهمنماه سال 1390 10:36
نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچیک از مردم این آبادی... به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم می گذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند... لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز. سهراب
-
یادم کن در هر شبی که بی ستاره شد
یکشنبه 18 دیماه سال 1390 22:20
لحظه نبودن نیستن ها ، اگر منت می نهی بر کلام من ، با حترام سلامت می گویم و هزار گلپونه بوسه به چشمانت هدیه می دهم. قابل ناز چشمانت را ندارد. دیرروز یادگاری هایت همدم من شدند و به حرفهای نگفته من گوش دادند. و برایم دلسوزی کردند. البته به روش خودشان که همان سکوت تکراری بود و یادآوری خاطرات با تو بودن. دست نوشته ات را می...
-
باران را در آغوش می گیرم ...
سهشنبه 13 دیماه سال 1390 20:58
اینم یه متن قشنگ از طرف زینب خانم که برام ایمیل کرده..... باران را در آغوش می گیرم و خودم را غرق در رویای بدون تو بودن می کنم تو با آغوشی باز... با آغوشی پر از نفس های پاییزی به استقبالم می آیی... و مرا تنگ در آغوشت می گیری و یک نفس عمیق تو کافیست برای دوباره جان دادنم در هوای بودنت...
-
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم
سهشنبه 13 دیماه سال 1390 20:44
می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند... ستایش کردم ، گفتند خرافات است... عاشق شدم ، گفتند دروغ است... گریستم ، گفتند بهانه است.... خندیدم ، گفتند دیوانه است... دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم . دکتر شریعتی
-
زینب جان...چتری خواهم شد...برای تو...برای آرامش تو....
شنبه 10 دیماه سال 1390 19:10
عشق من گوش کن یادته که گفتم دوستت دارم و پرسیدی چقدر ؟ جوابم یادته ؟ گفتم نمی دونم و فقط می دونم خیلی زیاد ... ولی حالا می دونم چقدر : * عشق من دوستت دارم ؛ تا حدی که حاضرم با تو تا اوج قله های بلند و سخت زندگی بدون توقف برم و خستگی راه را تا وقتی با منی حس نخواهم کرد . * عشق من دوستت دارم ؛ به همان اندازه که ستاره ها...
-
دوباره عشق دامن میگستراند....
شنبه 3 دیماه سال 1390 23:58
-
سربازی
جمعه 2 دیماه سال 1390 01:30
بالاخره قسمت شد ما هم رفتیم خدمت مقدس سربازی امیدوارم یه روزی قسمت خانومهای ایرانی بشه که این دوران شیرین رو تجربه کنن.... ما که رفتیم تا از شیرینی این دوران لذت ببریم ففط امیدوارم شیرینی بیش از حدش دلمونو نزنه.... تو سربازی بعد از یکی دو روز اول،کم کم وارد جریانات اصلی آموزش میشی کلاً کنار هم دویدن ، صدای پاها کنار...
-
شیشه ی پنجره را باران شست
شنبه 19 آذرماه سال 1390 10:02
شیشه ی پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو راخواهد شس ت آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اطاقم دلتنگ میپرد مرغ نگاهم تا دور وای باران باران پر مرغان نگاهم را شست خواب رویای فراموشی هاست خواب را دریابیم که در آن دولت خاموشیهاست من شکوفایی گل های امیدم را در رویا ها میبینم و ندایی که بهمن میگوید گرچه شب تاریک...
-
بدون شرح... محرم 1390
جمعه 11 آذرماه سال 1390 20:30
هیچ چیز نمیشه گفت........... نه شعری نه متنی نه حرفی...... هیچ،،، !!!!!!!! چیزی پیدا نمیشه که بتونه اینهمه بزرگی رو وصف کنه..... همه چیز و همه کس مات و مبهوتن.... مبهوت این همه عشق.......... مبهوت این همه ایثار.......... مبهوت به اسمش خیره میشن...... و بی اختیاراشک از چشمها جاری میشه..... برای دانلود چند نوحه با صدای...
-
شعر سیب....
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 10:35
شعرهای قشنگی که اینجا اووردم به درخواست زینب عزیزمه که که موضوعش ، جواب چند تا شاعره به یه شعر قشنگ قدیمی.... شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن : ")); }">" src="http://d3lvr7yuk4uaui.cloudfront.net/items/e6a00/storage.swf" bgcolor="#ffffff" play="true" loop="false" quality="high"...
-
تولد زینب جونم..........تولدت مبارک.*.
دوشنبه 7 آذرماه سال 1390 11:02
خاطره جمعه 4 آذر 1390 تولد زینب عزیزم...... زینب جونم تولدت مبارک .*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*. امروز خورشید درخشانتر است و آسمان آبیتر نسیم زندگی را به پرواز میکشد و پرنده آواز جدید میسراید امروز بهاری دیگر است در روز تولد مهربانترین در میلاد کسی که چشمانم با حضورش بارانی است امروز را شادتر خواهم بود و دلم را به...
-
باران عشق...
چهارشنبه 2 آذرماه سال 1390 13:34
باران که میبارد، میل در آغوش کشیدنت و بوسیدنت افزون میشود و شعلههای سرکش این میل جانم را میسوزاند. زیر باران میروم و خیره به آسمان آرزو میکنم: ای کاش کنارم بودی دلارام من، زیر این باران دوشادوش هم و دست در دست هم... عاشقتر از همیشه، شیداتر و دیوانهتر... فارغ از همه بایدها و نبایدهای عالم، فارغ از حس پشیمانی و...
-
کنسرت.... بازم یه روز به یاد موندنی در کناز عشقم... .*.
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 14:50
اینم یه خاطره ی دیگه از دفتر خاطرات منو زینب عزیزم کنسرت یگانه جمعه 1390.08.27 گل قشنگم..... زینب عزیزم یه خاطره ی دیگه هم برات نوشتم... خاطره ی قشنگ عید غدیر واسه دیدین این خاطره برو پایین تر برو به مطلب بعدی... دوستت دارم .*. .*. .*.*.*.*.**.*.*.*.*.**.*.*.*.*.*.*
-
عید غدیر....فراموش نشدنی...
یکشنبه 29 آبانماه سال 1390 13:30
-
پادشاه فصل ها پائیز......
چهارشنبه 25 آبانماه سال 1390 20:53
اینم یک سری عکس قشنگ از پائیز زیبا که زینب عزیزم برامون فرستاده.......... .*. " set="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" get="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" getall="function () {...
-
عشق........
سهشنبه 17 آبانماه سال 1390 19:46
پنجرههای بیپرنده در سرزمین من زنی از جنس آه نیست این یک حقیقت است که در برکه ماه نیست این یک حقیقت است که در هفت شهر عشق دیگر دلی برای سفر رو به راه نیست راندند مردم از دل پر کینه، عشق را گفتند: جای مست در این خانقاه نیست دنیا بدون عشق، چه دنیای مضحکیست شطرنج، مسخرهست زمانی که شاه نیست زن یک پرنده است که در عصر...
-
یه شعر زیبا از فریدون....
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 13:03
شعری از فریدون مشیری--- گل و بلبل در گلستانی هنگام خزان ، رهگذر بود یکی تازه جوان صورتش زیبا ، قامتش موزون ، چهره اش غم زده از سوز درون دیدگان دوخته بر جنگل و کوه دلش افسرده ز فرط اندوه با چمن درد دل آغاز نمود این چنین لب به سخن باز نمود گفت: آن دلبر بی مهر و وفا دوش می گفت به جمع رفقا در فلان جشن به دامان چمن ، هر که...
-
زندگی....
پنجشنبه 5 آبانماه سال 1390 12:42
")); }" get="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" getall="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" clear="function () { return eval(instance.CallFunction(" " +...
-
دو تا خاطره........
شنبه 30 مهرماه سال 1390 11:29
خاطره ی اول ایوانک خاطره ی ما..... " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" get="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }" getall="function () { return eval(instance.CallFunction(" " + __flash__argumentsToXML(arguments,0) + " ")); }"...
-
شعری زیبا از پابلو نرودا ...تقدیم به زینب پاک و مقدس....
شنبه 5 شهریورماه سال 1390 10:20
When U Were 15 Yrs Old , I Said " I Love U ... " U Blushed.. U Look Down And Smile وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی... When U Were 20 Yrs Old, I Said I Love U ... U Put Ur Head On My Shoulder And Hold My Hand ... Afraid That I Might...
-
ما چترمان خداست
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 13:02
بگذار سرنوشت هر راهی را می خواهد برود ما راهمان جداست این ابرها تا می توانند ببارند ما چترمان خداست
-
عشق...
یکشنبه 16 مردادماه سال 1390 12:20
بگذار عشق خاصیت تو باشد.. نه رابطه خاص تو با کسی...
-
مترجم
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 13:47
مترجم وبلاگ به زبانهای زنده دنیا...... مترجم وبلاگ و وبسایت به 36 زبان زنده دنیا
-
آلبوم خاطرات
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 13:33
گلم هر وقتی که دلت خواست عکسها و خاطرات مشترکمون رو مرور کنی میتونی بیای به گالری تصاویر .*.*.*.*.*.*.*.*. viewer.add('http://s1.picofile.com/file/7106514408/Image005_1.jpg','1عکسی از خاطره ی دوازدهم فردودین ماه نود'); viewer.add('http://s1.picofile.com/file/7106513759/Image003_1.jpg','عکسی از خاطره ی دوازدهم فردودین...
-
تو مرا میفهمی.....
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 12:28
سلام بهترینم..... زینب این شعر رو یادت هست؟ یادمه اولین باری که بهت کادوی تولد دادم این شعر رو روی یه کاغذ برات نوشتم و روی اون هدیه گذاشتم...یادته... تو مرا می فهمی من تو را می خواهم وهمین ساده ترین قصه ی یک انسان است تو مرا می خوانی من تورا ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من می مانی ..........
-
شاملو...
یکشنبه 2 مردادماه سال 1390 23:13
-
وقتی نیستی........
جمعه 31 تیرماه سال 1390 10:14
وقتی نیستی انگار همه ی دنیا تاریکه........... هیچ وقت باهام قهر نکن.... چون اگه تو نباشی دنیای من تاریک میشه زینب.... خیلی تاریک..... پس بیا کنارم ...... تا با وجود مهربونت... زندگیمو پر از نور و قشنگی و عشق کنی... کنارم باش.... تا همیشه.... .*. دوست دارم.......
-
یاد آن روز....
چهارشنبه 29 تیرماه سال 1390 22:39
سکه ی از جنس عشق........روز فراموش نشدنی در جمشیدیه.. اگه دلت میخاد یادی از روز جمشیدیه کنی روی ادرس زیر کلیک کن روی این قسمت کلیک کن http://venoos777.blogsky.com/1389/03/12/post-93/