به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

دوستت خواهم داشت...تقدیم به زینب بی همتا..





دوستم داشته باش

 

دوستم داشته باش

 

بادها دلتنگند

 

دستها بیهوده

 

چشمها بی رنگند

 

دوستم داشته باش

 

شهر ها می لرزند

 

برگها می سوزند

 

یادها می گندند

 

باز شو تا پرواز

 

سبز باش از آواز

 

آشتی کن با رنگ

 

عشقبازی با ساز

 

دوستم داشته باش

 

سیبها خشکیده

 

یاسها پوسیده

 

شیر هم ترسیده




دوستت خواهم داشت

 

بیشتر از باران

 

گرمتر از لبخند

 

داغ تر چون تابستان

 

دوستت خواهم داشت

 

شادتر خواهم شد

 

ناب تر روشن تر

 

بارور خواهم شد

 

دوستم داشته باش

 

برگ را باور کن

 

آفتابی تر شو

 

باغ را از بر کن

نظرات 1 + ارسال نظر
زینب سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ق.ظ

......

تو را صدا کردم
در تاریکترین شب ها
دلم صدایت کرد
و تو با طنین صدایم به سوی من آمدی
با دست هایت برای دست هایم آواز خواندی
× × ×
با تنت برای تنم لالا گفتی
چشم‌های تو با من بود
و من چشم‌هایم را بستم
چرا که دست‌های تو اطمینان بخش بود
.*.
......
شاملو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد