به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

سفر بی نظیر من و عشقم به شمال( 17 و 18 و 19 شهریور ماه 1392 )


اولین سفر منو عشقم به شمال...

این سفر قشنگترین سفر زندگیمون شد

هیچ کس نمیتونه میزان عشق و احساس ما رو توی این سفر حس کنه



http://s1.picofile.com/file/7974750963/C360_2013_09_10_10_01_53.jpg


http://s2.picofile.com/file/7974743759/C36000.jpg


باید عاشق باشی و با عشقت تجربه کنی که این حس زیبا رو بفهمی و لمس کنی...


اولین باری که با عشقت توی ساحل با پاهای برهنه قدم میزنی

اولین باری که با عشقت غروب آفتاب رو کنار دریا تماشا میکنی

اولین باری که با عشقت میزنید به دل دریا.....


اینا چیزایی نیست که هرکسی بتونه تجربه کنه....

اینا چیزایی نیست که توی هر خواربار فروشی بشه پیداش کرد...

حتی نمیشه این چیزا رو با پول خرید...


ولی من و زینبم این حس رو تجربه کردیم....

خدا خیلی دوستمون داشت که این احساس و عشق رو به ما هدیه کرد...

کاش تا ابد قدر این عشق رو بدونیم....

زینب جونم...خوشحالم که با تو این حس زیبا رو تجربه کردم...

با تو به این سفر زیبا رفتم

وبا تو دل به دریا زدم

و.........

تو تنها کسی بودی که توی این سه روز کنار من بودی

توی این سه روز و توی تمام روزای زندگیم تو تنها کسی هستی

که با فکرش زندگی کردم ، نفس کشیدم و میکشم....

دوستت دارم......به اندازه تموم شن های ساحل دوستت دارم .*.


http://s2.picofile.com/file/7974748274/C360_5.jpg


قشنگی های این سفر اونقدر زیاده که نمیشه همش رو توی یه پست آورد....

بقیه خاطرات این سفر رو با کمک زینب جون توی پست های آتی خواهیم نوشت...


ادامه دارد.............

تولد 27 سالگیم مبارک

امروز تولد منه

اولین تولد زندگی مشترکمون

این پیام پر محبت رو زینب جون

به مناسبت تولد من برام فرستاده

ممنون عزیزم ...کاش این روزای خوب هیچ وقت تموم نمیشد.....
عشق به بخشندگی زنده است...
کاش عشق ما همیشه بخشنده باقی بمونه...
.
خدا این دو تا قلب عاشق رو به ما هدیه کرد
بیا مراقب قلبامون باشیم که تا همیشه عاشق بموونن
از خدا میخام کمکمون کنه به قلبامون عشقی بده بخشنده و بی منت.*.
تا ابد به هم عشق بورزیم....بی هیچ انتظار و منتی....فقط عشق
وعشق....
وعشق..........



""""""""""""""""""""""""""



http://s3.picofile.com/file/7974684729/index.jpg



علی عزیزم مرسی که بدنیا اومدی.
از خدا میخوام همیشه سالم و شاد باشی..

تولدت رو تبریک میگم با یه دنیا شادی و ارزوهای زیبا برای وجود پاکت.


دوستت دارم علی بی نظیرم.*.



می‌دانی بهشت کجاست ؟
یک فضای چند وجب در چند وجب
بین بازوهای کسی که دوست‌اش داری

حسین پناهی



http://s3.picofile.com/file/7725383117/url.jpg



"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

تو را دوست دارم...

زینب جونم دلم میخاد این شعر قشنگ
که یکی از قشنگترین شعرهای قیصر امین پور هست رو تقدیم کنم به تو
به تو که با تمام وجودم دوستت دارم
به تو که به زندگیم معنا بخشیدی
و با گذشت ومهربونیت هوای عشقمون رو داشتی

تو را دوست دارم 
.*.

http://s2.picofile.com/file/7911612040/1346158629437221_large.jpg


 

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شبها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم: تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!

من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد

بگوییم با هم: تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هم آواز با ما:

تو را دوست دارم، تو را دوست دارم


قیصر امین پور

پیام دوستانه ی دوستان

زینب جونم
دو تا از دوستاموووون
که وبلاگ ما رو دیدن واسه من و تو پیغام های
پر محبت گذاشتن که دلم خواست تو هم بخونیشون
بخاطر همین پیام هاشون رو گذاشتم رو وبلاگ که تو هم بخونی...
شاید بعضی وقتها لازمه که یکی از بیرون یادمون
بندازه که چقدر واسه این عشق تلاش کردیم
مخصوووصا به یاد من بندازه تا قدر فرشته ای مثل تو رو بیشتر بدونم
.*.*.*..*.
فرشته  مهربون و صبور وفداکارم....
عاشقونه دووستت دارم...

http://s4.picofile.com/file/7908800428/3bg79wlndg9thm64gopa.jpg


اون دو تا پیام این ها بودن :::::::


دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1392
نوشته شده توسط زهره در ساعت
07:44 ق.ظ

سلااااااام
واااااااااااااااااااااااااااااااااااای
باورم نمیشهههههههههههههههههههههههههه
خیلی خوشحالم براتون
زینب خانوم، علی آقا خیلی بهتون تبریک می گم.
من 2سالی بود که پیگیر وبلاگتون بودم
خیلی خوشحالم که بالاخره ازدواج کردید و به آرزوی قلبیتون رسیدید
خیلییییییییییییییی شادم
خداروشکر
برای من و عشقمم دعا کنید زودتر بهم برسیم. شرایط رسیدنمون خیلی سخته.
جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392
نوشته شده توسط هانی در ساعت
05:37 ب.ظ


سلام خیلی از وبلاگتون خوشم اومد.ممنون.

با ی نگاه گذرا به نوشته های پیشینتون متوجه شدم برای

رسیدن بهم هم خیلی انتظار کشیده اید.

ازصمیم قلب خوشحالم که به هم رسیدید.امیدوارم همیشه

درکنارهم با سلامتی و خوشی و عشق زندگی کنید.راستش

منم این انتظارو تجربه کردم ولی متآسفانه عشقم منو ترک کرد

و رفت با دیگری.پس قدرهمدیگرو خوب بدونید.