به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

شانه هایت.... .*.

این شعرقشنگ رو زینب جونم برام فرستاده


مرسی گلم

.*. دوستت دارم .*.




شانه ات مجاب ام می کند
در بستری که عشق
تشنه گی ست
زلال شانه های ات
هم چنان ام عطش می دهد
در بستری که عشق
مجاب اش کرده است


http://s4.picofile.com/file/7754232903/301915_194107130659426_100828189987321_435845_1756420728_n.jpg


نظرات 1 + ارسال نظر
عباس دوشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:49 ق.ظ

سلام
وب خیلی قشنگی دارین اما یه چیز باورش برام سخته تو واقعا انقدر زیاد زینبت دوست داری؟چرا؟من هرجا دیدم،خوندم،شنیدم زود گذر بودن عشق دیدم و تظاهر رو اما شما هر روز از عشق می نویسید بگو واقعی و از ته دل می نویسی یا نه؟و رمز عشقتون چیه؟

سلام دوست عزیز
نمیدونم شما از کی مطالب منو دیدید و خوندید
ولی باید بهت بگم که بله...واقعی و از صمیم قلبم مینویسم
و از صمیم قلبم عاشقم...
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
هرکه دراین حلقه نیست فارغ از این ماجراست
تا عاشق نباشی توضیحات و حرفای من برات مفهومی نخواهد داشت
پس اگر عاشق هستی بگو تا اونوقت راز عاشق موندن رو برات بگم.
فعلا خدانگهدار
موفق و پایدار باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد