میدونم یه روزی به این آرزو میرسیم
آرزوی وصال
و عشق هدیه ایست جاودانی .
و من چه عاجزانه افق های طلایی نگاهت را با هزار تمنا جستجو میکنم
و قصه تنهایی را در آسمان آبی نگاهت در میان میگذارم .
نسیم اشکی که در نگاهت موج می زد ،
بارانی از عشق بود برای باغ رویاهایم ، و دلم چه بی قرار برای نگاه عاشقت می تپد .
در دل شب های تاریک وجودم به جستجوی روشنایی شمع وجودت می گردم .
به آفتابگردانی می مانم که هر صبح به امید آفتاب وجودتو سر از خواب بر می دارم .
و خوب می دانم بی تو گلبرگهای نازک وجودم را باد سرد خزان درهم فرو می ریزد ،
و جوانه های نا شکفته امیدم به دور از تو می خشکند .
اما با این اوصاف میدانم ،
قلبم کوچک تر از آنی است که ظرفیت خوبی های تو را داشته باشد.
اما در سکوت پر از فریاد خود می گریم و می گویم ؛
با همین قلب کوچک ، به وسعت تمام خوبی ها و سادگی هایت دوستت دارم . . .
.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*
منم میدونم ما تا اخر عمر کنار هم میمونیمو خوشبخت میشیم