به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

به تماشا سوگند و به آغاز کلام....

تقدیم به بهترین و زیباترین کلام زندگیم ...زینب عزیز...

سربازی

بالاخره قسمت شد ما هم رفتیم خدمت مقدس سربازی   

 

 

 

امیدوارم یه روزی قسمت خانومهای ایرانی بشه که این 

دوران شیرین رو تجربه کنن....

  

  

 

ما که رفتیم تا از شیرینی این دوران لذت ببریم 

ففط امیدوارم شیرینی بیش از حدش دلمونو نزنه....  

 

تو سربازی بعد از یکی دو روز اول،کم کم وارد جریانات اصلی آموزش میشی 

   

کلاً کنار هم دویدن ، صدای پاها کنار هم ، لباس نظامی یک حس خوبی به آدم میده که نگو  

 

 

 

از این حرفا گذشته....  

دعا کنید  زودی برگردم و مثل این عکس 

 مورد استقبال زینب خانووم  قرار بگیرم...انشاالااااااااا.... 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
زینب شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام گلم .......امیدوارم این روزا با خاطرات قشنگی برات سر شه ..
قربونش برم که موهاشو کوتاه کرده ... نمیدونستم موهای کوتاهم بهت میاد ...
کچلم نشدی اخه که هی برات شعر کچلارو بخوونم من [:S042:

خدایا مواظب علی یه دونه ت باش..
خدایا مواظب گل قشنگم باش...
...
دنیا بکامت عزیزم .

الهی علی دور زینب جونش بگرده.....
مرسی گلم.... بخاطر همه مهمربونی هات ازت ممنونم...
مرسی که برام دعا میکنی...
دوستت دارم .*.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد