زینب جان..........
...
دستانم تشنه ی دستان توست
...
شانه هایت تکیه گاه خستگی هایم ...
با تو می مانم ....
بی آنکه دغدغه های فردا داشته باشم
...
زیرا می دانم فردا بیش از امروز دوستت خواهم داشت ......
امروز عصر دوباره دلم گرفته بود...
.
و وقتی دلتنگم چیزی برام قشنگتر و آرامش بخشتر از این نیست که بیام
و توی خلوت خودم با تو حرف بزنم ......
تویی که میدونی برام عزیزترینی و
تویی همدم لحظه های تنهایی من ...
بهترینم ....، شیرینی لحظه هایم تویی
*.*.*.*.*.*.*.**.*.*.*.*.*.*.**.*.*.*.*
عزیزم تو با آرامش زندگی کن ......
تا من نیز با آرامش تو عاشقانه زندگی کنم.
.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.**.*.*.*.*.*.**.*.
آخی ی ی
خوش به حاله زینب خانوم
سلام،خیلی با معرفتین.خوش به حال زینب خانم